با تو ام تصویرِ پریشانِ درون آینه، راهروی روز و سردرگمِ شب تار. با تو ام لبخندِ روشنایی و اشکِ تاریکی. ای تنت آشنا به واهمه و فاتحِ زخمهای نامرئی. زهرِ هجر چشیدهی یگانه. آواز غمزدهات را سر بده که دلنشینترین ترانه هاست. بخوان که در ژرفای تصنیف حزنآلود تو نهان است مصداق آنچه تا به امروز زیستهای.
۰ نظر
۱۲ آذر ۹۶ ، ۲۳:۵۶